راهم را سمت بازار کج می کنم تا برای سلامتی مزاجم غصه هایم را حراج بگذارم :
هنوز بوی تنهایی مشامم را نوازش می دهد
اینجا هوای دل شما طوفانی اعلام نمی شود و منشن ساعت را توی این طوفان شن گم کردم
ارام روی این موج سواری می خورم تا شاید بیدار شوم از خواب همیشگی .
شک نمی کنم به نماز دو رکعتی و تیمم نمی کنم برای خوردن گوجه این دشت گرم .
سمتم را بر می گردانم رو به قبله قله دماند در امتداد دریای جنوب و بلند تکرارمی کنم :
اشهد ان که چقدر ماهی .
اشهد ان که سر می خورم توی وجوت
افتاب بالا نرفته پایین می اید و من هنوز رو به قبله دلم نجوا می کنم
آقاببخشید : یه پاکت شیر و یه کیلو گوجه هنوز فروشیه؟؟
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : راه , راهم , قله , خليج ,
راهم را سمت بازار کج می کنم تا برای سلامتی مزاجم غصه هایم را حراج بگذارم :
هنوز بوی تنهایی مشامم را نوازش می دهد
اینجا هوای دل شما طوفانی اعلام نمی شود و منشن ساعت را توی این طوفان شن گم کردم
ارام روی این موج سواری می خورم تا شاید بیدار شوم از خواب همیشگی .
شک نمی کنم به نماز دو رکعتی و تیمم نمی کنم برای خوردن گوجه این دشت گرم .
سمتم را بر می گردانم رو به قبله قله دماند در امتداد دریای جنوب و بلند تکرارمی کنم :
اشهد ان که چقدر ماهی .
اشهد ان که سر می خورم توی وجوت
افتاب بالا نرفته پایین می اید و من هنوز رو به قبله دلم نجوا می کنم
آقاببخشید : یه پاکت شیر و یه کیلو گوجه هنوز فروشیه؟؟
می پسندم0نمی پسندم 0 برچسب ها : راه , راهم , قله , خليج ,