تو دلتنگی های روزگار هنوز چشمام به در مونده تا بگه :هستم مطمئن باش .از حرم اقا گفتم اما انگار زدم به کوچه فهمیده راست نه نه نه ....نمی دونم شایدم تو لی لی روزگار تنهاییم جا موندم . فقط بگید چشام تو پاشنه در اقا جا مونده و لی لی هم دلش برای بازی بچه گانه تنگ شده .
فدای چشمای پر سوال بی جواب خودم بشمیا نشم که فرقی نمی کنه .هنوز منتظرم......