وقتی....مطلب ارسالی ازدختر پاییز
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد....
من او را دوست داشتم.
وقتی او تمام کرد...
من شروع کردم.
وقتی او تمام شد...
من آغاز شدم.
و چه سخت است تنها متولد شدن...
مثل تنها زندگی کردن...
مثل تنها مردن..........
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد....
من او را دوست داشتم.
وقتی او تمام کرد...
من شروع کردم.
وقتی او تمام شد...
من آغاز شدم.
و چه سخت است تنها متولد شدن...
مثل تنها زندگی کردن...
مثل تنها مردن..........