وصف نابودي

زیر این باران غمگین با قدمهائی سنگین با همین چشمان اشکین از همین شلاق خشمگین این منم، تنهاترین با همین بغضهای دیرین گفتن ناگفتنی ها خیلی سخت اما تنهائی همین وایسادن جلوی آئینه و دیدن خط عمر باز هم بی خبر از پیش همه رفتن رفتن و نگفتن بی هدف اینور و اوونور دیدن هیچ و هیچ فردی و ندیدن دیگه آرزوهارو ناامید شدن گریه هارو نگه داشتن یک دفه با تمام وجود از غصه ترکیدن اینجا همه با هم غریبه بودن دنیا! به دنیا اومدن و نابود شدن


می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , ,

مطالب مرتبط

    نظرات

    برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید
    نام
    آدرس ایمیل
    وب سایت/بلاگ
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

    آپلود عکس دلخواه: